پیشینه و مبانی نظری دانش مداری سازمان
دانش مداری سازمان
ما در عصر شگفت انگيزي به سر ميبريم که انفجار دانش ناميده ميشود .
رشد دانش در سالهاي اخير بسيار سريع بوده به گونهاي که در قرن بيستم ، 80 درصد يافتههاي فناوري ونیز 90 درصد تمام دانشها و اطلاعات فني ، در جهان توليد شده است و هر پنج سال و نيم ، حجم دانش دو برابر ميشود ( افرازه ، 1384 : 1 ). اين در حالي است که عمر مفيد آن کمتر از چهار سال است .
2 - 1 - 2 روند تاريخي حرکت سازمانها به سوي سازمانهاي دانشمدار
پروفسور ويگ ( 1999 ) جايگاه دانش را حول محورهاي گوناگون به شرح ذيل مطرح نموده است ( افرازه ، 1384 : 13 - 12 ).
2 - 1 - 2 - 1 اقتصاد کشاورزي :
در اين مرحله ، هنوز بشر به دانش چنداني دست نيافته و مزيت رقابتي در آن ، گسترش مزارع و تعداد بيشتر دام و طيور و نيز مهارتهايي در کاشت و برداشت محصولات بود .
2 - 1 - 2 - 2 اقتصاد منابع طبيعي :
در اين دوره گروههاي کوچکي از صنعتگران ، ارائه خدمات به مشتريان را آغاز کردند بناراين کمکم بشر ، نياز به دانش را تشخيص داد و اتحاديهها و تجمعات کوچکي از متخصصين شکل گرفت .
2 - 1 - 2 - 3 انقلاب صنعتي :
در قرون 18 و 19 ، تبديل منابع طبيعي به محصولات قابل فروش و توليد محصولات بر حجم زياد به شکل فزايندهاي ، سازماندهي و مکانيزه و مزيت بازار سرمايهگذاري و به کارگيري افراد ، بيشتر شد . لذا تکنولوژي بالاتري لازم بود . در اين دوره دانش ، قابل دسترسي و اهميت آن روشن شده بود . وليکن اين امر ، تنها در ميان برخي از صاحبنظران مطرح بود .
2 - 1 - 2 - 4 انقلاب محصول :
در نيمه اول قرن بيستم ، پس از توليد محصولات تنوع بيشتر وضعيت کمتر ، ضرورت ارائه خدمات بهتر ، براي توليدکنندگان به شکل فزايندهاي مطرح شد . به اين دوره ، مزيت رقابتي ، ارائه محصولاتي بود که به لحاظ کاربرد و قیمت با بازار تطابق بيشتري داشته باشد بنابراين نسبت به عصر صنعت ، دانش فردي گسترش يافت و توجه محصول در سازمانها ، بيشتر مطرح شد .
2 - 1 - 2 - 5 انقلاب اطلاعات :
در نيمه دوم قرن بيستم ، موضوعاتي چون بهينهسازي ، توجه به محصول به همراه مزيت بازار و ارائه محصولات کاربرديتر با خدمات بهتر مطرح بود . با پديد آمدن فناوري اطلاعات ، جمعآوري گستردهتر اطلاعات و تبادل آنها بين شرکتها و تأمينکنندگان و مشتريان ، بيش از پيش امکانپذير شد به گونهاي که نظامهاي مديريت جامع و توليد به هنگام ، کنترلهاي خودکار و غيره عملاً مشاهده ميشد . به اين ترتيب ، با پديد آمدن کارتهاي اعتباري ، شکل معاملات تجاري و تبادلات مالي و نقش مردم از کارهاي بدي به کارهاي پشت ميزي تغيير يافت اما با وجود اين